۱۳۸۵ اردیبهشت ۹, شنبه

نمیدانم چرا اینقدر دلم تنگ میشود؟ واقعا من بعد از اینهمه مدت اینقدر دوستش دارم؟ با اینهمه تلاش به فراموش کردن، با
اینهمه دخترهای جور وا جور دیدن. برای چه؟
امروز رفتم دور خونشون طواف کردم دو دور!
بعد رفتم تو همون رستورانی که با هم میرفتیم!
همین

جستج.ی وبلاگها

من همین الان این سایت رو کشف کردم! احتمالا خیلی خنگم منتها ممکنه به درد یکی بخوره

واقعا به وبلاگنویسها توصیه میکنم از Rss Feed تو سایتشون استفاده کنند تا گوگولی بتونه اونا رو ایندکس کنه!

دلتنگی

واژه ها گندیدند
فاتحان پوسیدند!
کودکان از نوک پستانک نارنجکها
انفجار انفجار
به عبث نوشیدند
باید اسم شاعر را بنویسم، اما اگر یادم نیاید چکار کنم؟! واقعا شعر مال کسی است که میگوید،‌یا مال کسی که آن را میخواند؟