۱۳۸۲ دی ۴, پنجشنبه

نظریات کاملا شخصی در مورد نشست کافه عکس:

این نظریات کاملا شخصی من در مورد نشست امروز است، صمیمانه خواهش میکنم به دل نگیرید اگر فحشی چیزی به ذهنتان میاید دریغ نکنید:


-۱ اوایل جلسه بود که خانومی (سولماز؟) پرسیدند که فوکو با اینهمه ادعا باز نتوانسته است از موضع‌گیری خودداری کند و مدت زیادی بحث شد.پس از ساعت آقایی مطرح کردند که فوکو چرا
موضع نگرفته است و دوباره نیم ساعت بحث شد.


-۲ خیلی دوست داشتم دستم میرسید قفسه‌ی ذهنی آقای مسیح را خراب میکردم و او میتوانست بدون توجه به جای چیزها در آن میتوانست با آسودگی فکر کند


-۳ فکر میکردم اگر ماشین زمان داشتم میتوانستم خانوم دکتر را در طول زمان بگردانم تا یک آمپول به فوکو سه تا به نیچه دو تا به بنیامین میزد و ما از دست این فیلسوف‌های آنرمال خلاص
میشدیم و الان داشتیم مثل سیب زمینی توی خیابان قل میخوردیم - چه فاجعه ای-


-۴ حتی از فکر تعریف انسان نرمال تهوع میگیرم. انسان نرمال همان اندیشه ایست که باعث شده است تاریخ جنون به وجود آید


-۵ صرف آغاز به سخن کردن موضع گرفتن است بر فوکو حرجی نیست اگر موضعی گرفته باشد.


-۶ متضاد قدرت عدم آن است نه آزادی. گرچه گفته‌ام بی معنی به نظر آید