۱۳۸۳ خرداد ۲۰, چهارشنبه

خدا

ساعت ضربه اي نواخت

يك!

خدايي در خانه به انتظار نيايش توست

چه اندوه دلانه نماز ظهر را

در پس پنجرة كوچكت گوش فرا ميدهد.

ياس بي پايانت را به افق معصوم ياس راهي نيست.


تنها لمحه اي به عبور يابوي خسته ميايستد

تا نفس به گرد پريشان خاطرت نيالايد.

كودكان خوشه چين را

به خرمن گيسوان او پاداشي نيست.

خداگونه اي بايد

با لبان مسين

تا بافه هاي گندم را

پشت اسبي سفيد

در پيشواز بوسه هاي نسيم

پريشان كند.