‏نمایش پست‌ها با برچسب مینیمال. نمایش همه پست‌ها
‏نمایش پست‌ها با برچسب مینیمال. نمایش همه پست‌ها

۱۳۸۶ تیر ۲۸, پنجشنبه

گرسنه ترس ناشتا دارد.از اینکه سکوت خیابان را کر کند.

ترس می ترساند.

اگر دوست بدارد,ایدز می گیرد.

اگر سیگار بکشد,سرطان می گیرد.

اگر نفس بکشد,نجس می شود.

اگر بنوشد,تصادف می کند.

اگر بخورد,کلسترول می گیرد.

اگر حرف بزند,بیکار می شود.

اگر راه برود,ضرر می کند.

اگر فکر کند,مضطرب می شود.

اگر شک کند,دیوانه می شود.

اگر حس کند,منزوی می شود.

ادواردو گالیانو

۱۳۸۶ فروردین ۱۸, شنبه

آخر

آخه کی گفته آخر همه چی مهمه؟ نود دقیقه فوتبال بازی کردن برزیل تا هشتاد و پنج چهار دو جلو بود، خوب آخرش باخت! که چی؟ کی گفته نود مهمتر از هشتاد و پنجه؟
- اصلا من نمیفهمم "هَپیلی اور افتر" یعنی چی؟ دو نفر همدیگه رو دوست داشتن؟ باشه! ازدواج کردن؟ ... مادر زن، پدر شوهر مشکل نبود؟ ااوکی! ... اختلاف؟ ... هیچچی؟ .... بچه دار شدن؟ هفت تا پسر کاکل زری با یه دختر ماه پیشونی، همشون دکتر مهندس؟ ... بعدش چی عروسی دوباره؟ نوه نتیجه؟ ("هَپیلی اور افتر" به انگلیسی میشه جوجه کشی؟) بعدش چی؟! نه بعد اون هیچچی که گفتی؟ .... آهاااان مردن. خوب یعنی میتونستی از اول بگی دو نفر بودن همدیگه رو دوست داشتن آخرش مردن بیچاره‌ها؟ دیدی حالا!
خوب عزیزم، همدیگه رو دیدیم چقدر رمانتیک بود رقصیدیم، لبخند زدیم، جیم زدیم تو حیات؛ رو نیمکت، نم نم بارون، "زیر آن اشجار بی برگ"؛ بوسه‌ی اول - چقدر رمانتیک بود شاعرانه بود نه؟ ... خوب من زیاد خورده بودم ... آخرش یه هو اونجوری شد ... نتونستم از دستشویی بیام بیرون .... میدونم لباست خیلی خوشگل بود، میدم برات عین اولش بشورن ... چی آبرو؟ الوو؟ آخرش قعط کرد!
توی ایستگاه متروکه منتظر اتوبوسی هستید که هیچ گاه نمی‌اید و به مردمی که جوری نگاهتان میکنند که انگار دایناسور دیده اند لبخند میزنید. هیچکس به شما نمیگوید که این خط سالهاست که برچیده شده است و حتی اگر هم بگویند باز منتظر میمانید.
این تنها ایستگاهیست که میشناسید.
تا حالا شده بین مردم قدم بزنین جای شلوغ همه در رفت و آمد اما تارهایی دورتان ببینید که شما را از تمام آنهاست جدا میکند، که با وزش باد میرقصند انگار که ریشخندتان میکنند؟

کلاه خزدار کاپشنتان را از روی سرتان بردارید.

۱۳۸۶ فروردین ۱۷, جمعه

تا حالا علاقه‌ای به عقلتون داشتین؟
یا عقلتون با علاقه کار کرده؟
عاقلانه علاقتون رو کنار گذاشتین یا با علاقه عقلتون رو در نامعقوترین جا استفده کردین؟
از بس عق زدم..... باید برم دستشویی