۱۳۸۷ اردیبهشت ۲۳, دوشنبه

ناله کنم چون نی ،
شکوه کنم تا کی
از ستم دوران
ز غم رخ جانان ز غم رخ جانان

نکند دل من هوس می
به خدا ز نگاه تو مستم
دل خود ز همه بگرفتم
به امید دل تو نشستم

با نگهت شادم
دل به رخت دادم
وه چه دل آرایی

خوش بود آن یک دم
بی خبر از عالم
من و تو به کناری
من و تو به کناری