۱۳۸۶ مرداد ۱۸, پنجشنبه

بازی باخت باخت

زندانیان در بند تحت شکنجه‌های وحشیانه‌ی رژیم هستند برای اعتراف به آنچه که انجام نداده‌اند. اگر اجازه بدهید کاملا منطقی با این قضیه روبرو شویم، یک سوال برای من مطرح است : آیا در این بازی بردی برای ما به معنی اپوزیسیون وجود دارد؟
هدف آنی حکومت از فشارها گرفتن اعتراف به گناه نکرده است، و کاملا طبیعی است که زندانیان مقاومت کنند و اجازه‌ی این پیروزی را به آنان ندهند و حکومت در هدفش ظاهرا شکست میخورد. اما آیا در این صورت، اپوزیسیون پیروز این میدان میگردد؟
گمان نکنم کسی اعتقاد داشته باشد که ما به قهرمانان بیشتری نیاز داشته باشیم به واسطه‌ی آنان خون مقاومت در مردم جاری کنیم. ایران به اندازه‌ی کافی از این قهرمانان دارد که به آنان افتخار کند. من بر این باورم که باید قهرمان پروری را پشت سر گذاشته باشیم و از تجربه‌های پیشین بتوانیم این نتیجه را بگیریم که قهرمان پروری دردی دوا نمیکند.
بنابراین حتی اگر زندانیان به شکلی ابر انسانی شکنجه‌ها را پشت سر گزارند باز ما باخته‌ایم. باخت ما رعب و وحشتی است که گریبان گیر اجتماع میگردد از اینهمه شکنجه که به آشکارگی هر چه تمام در حکومت جاری است ، برای جرم ناکرده! باخت ما تمام زجرهاییست که این عزیزان میکشند. باخت ما حرکتی است که در نطفه خفه میشود بدون اینکه مجال رشد بیابد. و چه میبریم؟ قهرمانانی دیگر! چیزی که فراوان داریم.
آیا واقعا به همین آسانی وارد بازی باخت باخت میشویم؟ با دستگیری هر فردی باختی برایمان رقم میخورد؟
....

هیچ نظری موجود نیست: