لبهایش را بر هم فشار میدهد، خطی از بناگوشش کشیده میشود و غبغبش را شیار باریکی میاندازد. چشمان بیخوابش را تیز میکند تا هشیاریش را در مانیتور کامپیوترش بچکاند. و به سرخی بازویش که با حرص خارانده است نگاه میکند.
۲ نظر:
ناشناس
گفت...
na..daneshjoo na..karnmandi ke rozash badjoor yeki shodan...
۲ نظر:
na..daneshjoo na..karnmandi ke rozash badjoor yeki shodan...
يه چيزي لب هاش تركيدن از بس فشرده شدن..يالا تاپيك نو
ارسال یک نظر