از پاهای سفید ماتش که بالاتر نگاه کنید؛ دایره ی کامل پیراهنش را میبینید که از شکم بزرگش آویزان است. اما تا به صورت آرام و چشمان پر مهرش نرسیده اید نمیفهمید که این بی تناسبی اندام زیبایش؛ محبت بی شاۀبه ی ازلی است که در سالیان دراز از مادرش مکیده است. و اکنون - چون شهد شیرین درختی که از زخم شاخه آویزان است - بر گرد زهدانش تنیده است.
۱ نظر:
هوم؟ دلت برای پوف عمه تنگ شده ها :) با بدجنسی تمام دلت بسوزه که من هر روز می تونم ببینمشون :)
ارسال یک نظر